ساده ترین درس زندگی این است: هرگز کسی را میازار

۱۹
مرداد

       «  با خدا همه چیز ممکن است »


                              *  *  *  *  *  *


        «کمک به نیاز مندان را در گمنامی و بدون انتظار قدر دانی به اجرا گذارید.

       این کار را مشغله فکری خود قرار دهید.»


                            *  *  *  *  *  *


      «هر وقت که دچار وسوسه می شوید که دست خود را بسته دارید و کم بدهید،

      عکس آن رفتار کنید و دست خود را بیشتر باز کنید و بیشتر ببخشید.»

                                                


                           *  *  *  *  *  *   


       امام صادق علیه السلام:
       مایه ی زینت ما باشید، نه مایه عیب ما.   


 

                          *  *  *  *  *  *  


      امام صادق علیه السلام:

      کسی که دوست دارد بداند آیا نمازش پذیرفته شده یا نه ، با تامل بنگرد

     که آیا نمازش او را از فحشا و منکر باز داشته؟  

                  

۱۹
مرداد

                                   ((یا اًیّها الّذین امنوا اثّقوا اللّه حقّ تقاته))


      آب، گواراست و صدای آب خم آرامش بخش است،

      اما آبی که زلال باشد، 

      و گر نه آب گل آلود نه گوارایی دارد و نه آرامش میبخشد،

      من و تو هم مثل آبیم،

      اگر صادق باشیم، دیگران در کنار ما به آرامش می رسند

      و در کنار ما راحت وآسوده اند

      وگر نه مایع رنج آنها خواهیم بود.

      وچیزی که آدم را زلال و تصفیه می کند تقواست،

      تقوا یعنی، نا مردی نکن!

      بی انصاف نباش! 

      حرف کسی را پیش دیگری نبر!

      حرف کسی را پیش کسی نزن!

       این خواست خداست:  با تقوا باش.


  

۱۹
مرداد

تو را می خواهم ودانم که هرگز                         به کام دل در آغوشت نگیرم

توئی آن آسمان صاف و روشن                         من این کنج قفس، مرغی اسیرم



ز پشت میله های سردو تیره                            نگاه حسرتم حیران به رویت

در این فکرم که دستی پیش آید                          و من ناگاه گشایم پر به سویش



در این فکرم که در یک لحظه غفلت                   از این زندان خواموش پر بگیرم

به چشم مرد زندانبان بخندم                              کنارت زندگی از سر بگیرم



در این فکرم من و دانم که هرگز                       مرا یاری رفتن زاین قفس نیست

اگر هم مرد زندان بان بخواهد                           دگر از بهر پرواز نفس نیست



ز پشت میله ها هر صبح روشن                        نگاه کودی خندد به رویم

چو من سر میکنم آواز شادی                            لبش با بوسه می اید به سویم



اگر ای آسمان، خواهم که یک روز                     از این زندان خامش پر بگیرم

به چشم کودک گریان چه گویم                           ز من بگذر که من مرغی اسیرم



من آن شمعه که با سوز دل خویش                      فروزان میکنم ویرانه ای را

اگر خواهم که خواموشی گزینم                           پریشان میکنم کاشانه ای را

۱۹
مرداد
ذهنم آشوبه، پر از افکار غلط. میدونم اشتباه، می دونم با این فکرها فقط خودم هستم که دارم زجر میکشم.
ناراحتم از این موضوع.
از همه میخوام دعام کنن... برام آرامش بخوان
چند وقت پیش داشتم با یکی از دوستام صحبت میکردم
 یه چیز جالبی گفت: اگه آدمها هر کاری میکنن رضایت خدا رو در نظر بگیرن عواقب اون عمل هر چی شد باعث از هم پاشیدن آرامششون نمیشه.
باورتون نمیشه چند وقط پیش به مشکلی برام پیش اومد، سعی کردم خودمو با حرف زدن آروم کنم، اما نشد، از رفتار نزدیکام ناراحت بودم.خیلی...
کلی کار انجام دادم، اما حالم خوب نشد.
نشتم پای کامپیوتر، کلی مطلب با انژی خوندم. بعد کتاب خوندم وبعد.

با خودم گفتم خوب عیبی نداره برای رضای خدا...

نمیگم آدم متدینی هستم، نه.
 کتاب خوندن. نوشته های پر از انرژی و  یاد خدا آرمم کرد.
شایدم به خاطر این بود که واقعاً دلم میخواست آروم بشم و شدم.

خیلی سعی میکنم آروم باشم ، یه بارمیشه یه بارم... اما دارم رو خودم کار میکنم، میدونم شاید راجع به من فکرهای زیادی بکنن که از نظر من مهم نیست، تنها کسی که باید برای هر کس مهم باشه خودشه. حال خوبشه.

خوبم الان

از خودم راضیم

همه رو دوست دارم

و فکر میکنم همه منو دوست دارن

هیچ کس بد نیست. واقعاً بد نیستیم.

به خودمون فکر کنیم.

سعی کنیم حال خوبی داشته باشیم، و به حال خوب بقیه کمک کنیم. (s.m)



۱۸
مرداد

           او در تاریخ 15 دی ماه سال 1313 در امیریه تهران بدنیا آمد.




     میبندم این دو چشم پر آتش را                      تا ننگرم درون دو چشمانش
     تا داغ و پر تپش نشود قلبم                          از شعلهً نگاه پریشانش



     میبندم این دو چشم پر آتش را                      تا بگذرم ز وادی رسوائی
     تا قلب خومشم نکشد فریاد                          رو میکنم به خلوت تنهائی



     ای رهروان خسته چه میجوئید                     در این غروب سرد ز احوالش
     او شعله رمیده خورشید است                       بیهوده میدوید به دنبالش



     او غنچه شگفته مهتاب است                        باید که موج نور بیافشاند
                             بر سبزه زار شب زدهً چشمی



۱۸
مرداد
این خوبی های که در ماست، کار خداست. (کنفوسیوس)
خدایا کمکم کن خوب بمانم.

                    





یک پرنده ی کوچک که زیر برگ ها نغمه سرایی میکند، برای اثبات خدا کافی است. (ویکتور هوگو)









خدایا! چه گم کرد آن که تو را یافت و چه یافت آن کس که تو را گم کرد؟ (امام حسین)

خدایا دوستت دارم به خاطر بودنت نه به خاطر احتیاجم

خدایا کنارم باش همان طور که تا حالا بودی

خدایا تنها تو را دارم و تو تنهایم مگذار

خدایا کمک کن اگر قدمی برمدارم برای رضای تو باشد

خدایا همه چیزم را به تو می سپارم

 یادم نرود رحمتت را شکر کنم و حکمتت را صبر   (S.M)
۱۸
مرداد

نفرت دیگران را با عشق گویید، عشقی که بروز می دهید به شما باز میگردد و ارمغان آن آزادی و رهایی است.


تمام عشقی را که برای شفا دادن،سعادت و بهینه کردن روابط انسانی نیاز دارید، دقیقاً در وجودتان قرار دارد. عشق الهی یکی از توانمندیهای روحی، ذهنی و معنوی وجودتان می باشد. نیاز به کنکاش عشق در بیرون از خودتان ندارید، شما میتوانید عشق را از طریق پندار، گفتار، اعمال و دعاهای تاٌکیدی خویش به جهان بیرون منتقل کنید. با این کار، نیروی معجزه آسای عشق را در تمام ظرفیتش، در مورد آدمها، موقعیت و شرایط مربوط به خود تجربه خواهید کرد. یکی از جامعه شناسان معروف، تحقیقی را درباره نیروی عشق در دانشگاه هاروارد انجام داد. تحت راهنمایی این جامعه شناس، گروهی از دانشمندان در مورد موضوع عشق مطالعه میکردند. یافته های ایشان از این قرار بود که عشق، همانند چیزهای خوب دیگر میتوان با آزادی و اختیار از سوی انسان ابراز شود.
آنها اعلام کردن که هیچ دلیلی دال بر عدم یاد گیری انسان جهت ابراز عشق، همانند زمانی که ما به راحتی میتوانیم سایر نیروهای طبیعی مان را به کار اندازیم، وجود ندارد. بنابراین، هیچ دلیلی وجود ندارد که اگر عشق به ظاهر، شما را نامید یا دست تنها گذاشت، نا امید و سر خورده شوید. آنهایی به تلخی لب به شکوه میگشایند که زندگی شان خالی از عشق است، آن ها اشتباهاً در جست و جوی کسی یا چیزی خارج از خودشان جهت عشق ورزیدن هستند. اکنون با درک این نکته آغاز کنید که عشق، نخست در درون شماست. و میتواند از طریق افکار و احساسات، کلمات شما،به بیرون منتقل شود.


۱۸
مرداد

شاید برداشت من و شما از عشق همانی باشد که پولس رسول آن را توصیف کرده است. ما میتوانیم نسبت به افراد خانواده و بستگان، این کیفیات را هم به عنوان عشق شخصی وهم عشق غیر شخصی ابراز نماییم. عشق شخصی میتواند به عنوان مهربانی، ملاطفت، ادب، محبت، موافقت، مراعات حال دیگران، سپاسگزاری و از خود گذشتگی در خانواده  ها ابراز شود.

عشق غیر شخصی اساساً توانایی همراهی با مردم، بدون درگیری  عاطفی یا وابستگی شخصی است.

عبارت: من به تمام مردم، بدون وابستگی، عشق می ورزم و تمام مردم نیز به من بدون وابستگی عشق می ورزند.

عبارت خوبی برای توسعه آگهی مربوط به عشق غیر شخصی و پندار نیک در مورد شراکت تجاری و کیانی که ما در عالم کاری روزانه خود با آنها تعامل داریم، می باشد.

و افسوس که کمتر کسی بدون درگیری عاطفی و وابستی کنار هم هستن. یاد بگیریم با هم دوست باشیم بدون داشتن توقع در کنار هم بمانیم.

۱۸
مرداد

خدا زیبا خلق کرده. قدر دان باشیم. دوست بداریم تا دوست داشته شویم.

۱۸
مرداد

پروانه به خرس گفت: دوستت دارم...
خرس گفت: الان میخوام بخوابم،باشه بیدار شم حرف میزنیم...
خرس به خواب زمستانی رفت و هیچوقت نفهمید که عمر پروانه فقط 3 روز است...
"همدیگر را دوست داشته باشیم؛
شاید فردایی نباشد"..
آدمای زنده به گل و محبت نیاز دارن ومرده ها به فاتحه!
ولی ما گاهی برعکس عمل میکنیم!
به مرده ها سر میزنیم و گل میبریم براشون, ولی راحت فاتحه زندگی بعضیارو میخونیم !
گاهی فرصت باهم بودن کمتر از عمر شکوفه هاست!
بیائیم ساده ترین چیز رو ازهم دریغ نکنیم.